وبلاگ :
غزل باران
يادداشت :
انگار لبت روي گسل بود هميشه
نظرات :
1
خصوصي ،
11
عمومي
پارسي يار
: 3 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
عاشق يک لحظه نگاهت
به سراغ من اگر مي آييد،
پشت هيچستانم.
پشت هيچستان جايي است.
پشت هيچستان رگ هاي هوا ،
پر قاصد ها ييست که خبر مي آرند،
از گل واشده ي دورترين بوته ي خاک .
روي شنها هم نقشهاي سم اسبان سواران ظريفي است
که صبح،به سر تپهي معراج شقايق رفتم
پشت هيچستان ، چتر خواهش باز است:
تا نسيم عطشي در بن برگي بدود،
زنگ باران به صدا مي آيد.
آدم اينجا تنهاست
و در اين تنهايي، سايه ي ناروني تا ابديت جاريست.
به سراغ من اگر مي آييد،
نرم و آهسته بياييد
مبادا که ترک بردارد
چيني نازک تنهايي من.