پيام
+
تقديم به آمنه اسماعيلي، دانش آموز حادثه ي آتش سوزي که امروز درگذشت:
با رفتن تو غرق عزا گشته ديارت
هر بار پيامي که شده باز نثارت
در خنده ي يخ بسته ي چشمان تو ديدم
آن روز که دي مي شوداين باغ بهارت
امروز که شاعر شده ام دست خودم نيست
من آتش دردم شده ام سخت دچارت
گفتند برو مادرِِ من آمنه ات مُرد
او غرق دو چشم تو و تا صبح کنارت
ققنوس شدي خنده زنان رفتي از اينجا
من مانده ام و فکر دل مادرِ زارت
مجنون الحسين ع
91/9/21
نسيم♥
:(
شاه توري
!