غزل باران | ||
تقدیم به مادران شهید: اگر چه یک پرنده ی بی بال و پر بودم در آرزوی تو پیوسته در سفر بودم اگر چه باد عطرتو را منتشر می کرد همیشه در طلب بوی تازه تر بودم تمام هستی من بودی و به غیر از تو من از تمام جهان بی خبر بودم اگر چه بیست سال گذشته ولی من باز در انتظار کودک پرشور و شر بودم و ذره ذره در این خاک جستجو کردم ببین چگونه به دنبال یک اثر بودم اگر چه زندگی من همیشه معمولی است تمام عمر منتظر یک نفر بودم 18/8/91 [ جمعه 91/8/19 ] [ 10:36 صبح ] [ احمد حاجبی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |