غزل باران | ||
برای دانش آموز پیرانشهری حادثه ی آتش سوزی اخیر که امروز درگذشت: بنشین کنار پنجره و از خزان بگو از درد و داغ رفتن یک نوجوان بگو از پشت میز مدرسه دنیا چه کوچک است بالا باِیست ،از خود و از آن جهان بگو وقتی وزیر درد تو را چاره کرد و رفت از این پیام دادن او داستان بگو هرگز نمرده ای که شدی زنده تر عزیز از اضطراب درس و شب امتحان بگو حالا که هیچ کس سخن از داغ تو نگفت از خشم و بغض یخ زده ی توأمان بگو...
[ دوشنبه 91/9/20 ] [ 12:8 صبح ] [ احمد حاجبی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |