سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غزل باران
 
لینک دوستان

تلخ است خبر اما، پیغمبر دزدان رفت

پیغمبر ما بود او،هرچند که حیران رفت

 

بس قصه ی نوشین گفت آن پیر کله گوشه

این بار به دیدار نوشین روانان رفت

 

دریای فضیلت بود فرزانه ی پاریزی

پاریس اگر هم رفت با غصه ی کرمان رفت

 

در دوره ی تلخی که اخلاق شده نایاب

تمثال یک انسان بود،مانند یک انسان رفت

 

"او شاعر تاریخ است"این حرف شفیعی بود

تاریخ که شاعر شد، آن پیر سخندان رفت

 

در کوچه ی هفت پیچ ِ آثار ملیحش باز

گم می شوم و باید در صورت امکان رفت...

5 فروردین 93


[ چهارشنبه 93/1/6 ] [ 3:14 عصر ] [ احمد حاجبی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 133842